احسان رعيت
چماق

چماق

« چماق »

وقتی خود سوزی واسه شاپرکا عادت شد

وقتی بیچارگی مون ، مسببش قسمت شد

وقتی دلبستگیه لیلی و مجنون یه دروغ

وقتی عشق و عاشقی راهی واسه نفرت شد
 
وقتی دل خلاصه شد به داشتن حس هوس
وقتی که دوسِت دارم مساوی شهوت شد

وقتی "عین" عــقل رسید به "قاف" عشقــای بـــلـــند

وقتی "نون" *مطلع هر نــوکری و نــکبت شد

وقتی الگوی مدار چرخش زندگیمون

چرخش تکراریه عقربه ساعت شد

وقتی شاه کلید باغو دادنش دست کلاغ

وقتی کرکس با گلای باغچه همصحبت شد

وقتی جمعمون رسید ، به کوچه های تنگ جذر

وقتی ما من شد و تو ، مسافر غربت شد

وقتی آزادی شدش دفتر تمرین چماق

وقتی پر زدن واسه قناری ها حسرت شد

وقتی عیسی فک و فامیل خدا شد رو زمین

وقتی آدم با خدا فامیل و هم نسبت شد

یعنی از دایرۀ زندگی پاتو پس بکش

رو زمین هوا کثیفه ، زیر آب نفس بکش



* مطلع : نقطۀ شروع ، بیت آغازین یک شعر

امیدوارم ایهام های به کار رفته تو ترانه واضح بوده باشه ، مثلا نون یا قاف عشقای بلند ...

موفق باشید 

احسان رعیت

 

 | 

نظرات کاربران

 |