تو بر می گردی می دونم
نیستی ...
نمی دونم از کدوم روز نعمت دیدنت هم مثل خیلی از نعمتای دیگه ازم گرفته شد
ولی بازم خدارو شکر که هنوز می تونم برات گریه کنم و از خدا خوشبختیت رو التماس کنم نه عشقت رو
بازم خدارو شکر با اینکه ازم دوری ولی نقش نگاهت رو دیوارای این کوچه حک شده
بازم خدارو شکر با هر اتفاق ساده بغض عشقت گلومو می سوزونه تا هنوز پیش خودم افتخار کنم که چقدر صادقانه عاشقم
گر چه این افتخار پیش بقیه مردم رسواییه....
نمی دونم شاید دنیام
واسه رویای تو کم بود
واسه تو که روزات روشن
با من آینده مبهم بود
شاید تو چشم اون دیدی
مسیر آرزوهاتو
که رفتی و به آسونی
گذاشتی رو دلم پاتو
از این عشقی که می بینی
تموم سهم من اینه
همین کابوس تنهایی
همین رنجی که شیرینه
میون این همه آدم
تو تنها عاشقم کردی
می مونم منتظر شاید
یه روز این راهو برگردی
بیای باز غرق نور می شه
همین کوچه که تاریکه
تو بر می گردی می دونم
بگو اون روز نزدیکه
قاسم عباسی

نظرات کاربران