عروسک قشنگ من

سلام
هنوز هم صدای خواهرم در گوشم می پیچد ؛ عروسک قشنگ من ...
« عروسک قشنگ من »
عروسک قشنگ من مشکی پوشیده !
تموم آسمون از تو چشماش باریده !
همش می شینه ، اون نزدیک من
میگه عزیزم ، قلبمو نشکن
چیزی بگو تا ، آروم بگیرم
ازاین سکوتت ، خیلی دلگیرم
بخون عزیزم ، شعرای تازه
بگو زمونه ، به ما می بازه !
بگو که مرگم ، حریف ما نیست
لباس عروسم ، رخت عزا نیست !
عروسک قشنگه من گریه اش گرفته
حالا که براش می خونم از اینجا رفته
عروسک من ، اینجا تاریکه
اما تا خدا ، خیلی نزدیکه !
دیشب تو کوچه ، خدا رو دیدم !
اونجا حالتو ، ازش پرسیدم
گفتش که حالت ، اونقدرا خوب نیس
گفتش می خوابی ، با چشمای خیس
خیلی تنهایی ، اینو می دونم
واسه همینم ، برات می خونم :
عروسک قشنگ من اشکات ُ پاک کن
دیگه من مردم عزیزم ، عشقت ُ خاک کن

نظرات کاربران