محسن شعبانی
انتظار پنجره

انتظار پنجره

 

تو...

سلام...

انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم...

امروزوفردا می کنم   
تا تو منو صدا کنی
تردید وُ از نگاه روز
از دل شب رها کنی

عین  غروب رفتنم
جونی نمونده توتنم
به حُرمت چشای تو
خستمو دم نمی زنم

یه عمره فریادِ سکوت
نشسته روی حنجره
حسرت آسمون پاک
مونده رو قلب پنجره

تموم قلبم مال تو
اگه صدام نمی رسه
ببین بُریدم از خودم
بیا این  انتظار بَسه

 

تصنیف گوی حقیر شعر نویس:محسن شعبانی

پ...ن:مرا دریاب...شما هم نظردهید...خوندنه  بی نقد و نظر حرومه!

 | 

نظرات کاربران

 |