سبحان مرادی
کوچه باغ

کوچه باغ

روبه روم یه کوچه باغه ، یه هوا بوی سپیدار

یه سبد گلای مریم ، که گذاشتن روی دیوار

 

میگذره از جلو چشمام ، آبی که صاف و زلاله

آخ چقد قشنگه رو آب ، گلای پَر پَر لاله

 

روی سنگ فرش تو کوچه ، رد پای عشق و دیدم

زیر سایه ی درختا ، نفسی تازه کشیدم

 

نفسم تازه شد اینجا ، هوس زندگی کردم

میخوام عاشق بشم اینجا ، پی معشوقه بگردم

 

زندگی چه سادس اینجا ، پس منم ساده می‌خونم

یکی دستامو بگیره ، نمیخوام تنها بمونم

 

هوس یه چایی کردم ، روی منقل زغالی

آخ چقد می‌چسبه چایی ، توی کاسه‌ی سفالی

 

سبحان مرادی 

 | 

نظرات کاربران

 |