جنجال....

برهنه مثل يک هشدار شکنجه وارو بي ترديد
دگرگون کردي احساسو با اين جنجال پر تهديد
بدون حرف و بي منطق به اين وحشت فضا دادي
تو اين برزخ نمي فهمم چيه...معناي ازادي!
عذاب اور تر از کابووس با اين دل شوره همدستي
بلاتکليف و داغونم چه ممنوعم ازين هستي
به تصميمي که ميگيري سرايت کرده بي رحمي
تو تسليم کدوم حرفي که حرفا م و نمي فهمي....؟
ازين درد عجيب عشق دارم سرگيجه مي گيرم
خودم ميدونم اخر سر تو اين تنهايي مي ميرم
غريب و منجمد ميشم تو وقتي دور و دل سردي
چطور هيچوقت نفهميدم تا اين اندازه نامردي.....
بيتا طايي
اين کار روي ملودي نوشته شده و قراره با صداي اقاي پيام
خونده بشه .اهنگ سازي و تنظيم کار هم با سهيل رسول زاده عزيز بوده.
نظرات کاربران