کبریت شکسته

خیلی سردمه عزیزم، چونکه با من خیلی سردی
رفتی و هیچ نمی دونم که چه موقع بر می گردی
من و این اجاق سرد و تن سرمای زمستون
از تمام اشتباهام یه پشیمونم، پشیمون
ولی تو سینه هنوزم دل من داره می سوزه
مث یک شعله ی کبریت چشامو به شب می دوزه
به چشای آدمایی که سیاه و دل مریضن
عمریه آتیش به جونِ دل ما دو تا می ریزن
حالا که قراره تنها توی این سرما بمیرم
می خوام انتقام عشقو با همین شعله بگیرم
می خوام این خونه بسوزه ، شعله های نیمه جون شه
همه خاکستر قلبم، مث ققنوسِ جوون شه
همه ی دنیا بسوزه ، با همین دستای خالی
انتقاممو بگیرم، توی این شهر خیالی
دوست دارم همه بسوزن، تو تب چشمای خسته
من بمونم تک و تنها، با یه کبریت شکسته
نظرات کاربران